پورتال گروه سونی – پروژه برندسازی UX | داستان ها

Fygeتصاویر نقش بزرگی در انتقال پیام یک محصول در تصاویر برنامه‌ها و طراحی‌های وب‌سایت ایفا می‌کنند و دامنه این تأثیر باعث شد تا هویت سونی در تصاویر ثبت شود، کاری که انجام آن در حال حاضر دشوار است، حتی چالش‌برانگیزتر. همانطور که با ایده‌های مختلف بازی می‌کردیم، شروع به محدود کردن تمرکز خود به محورهای هویت سونی کردیم و در نهایت به مفهومی رسیدیم که بخش بزرگی از ذهنیت طراحی سونی است: از بین بردن تمام “ضایعات” غیر ضروری در یک طراحی تا اینکه تمام چیزی که شما دارید اصل محصول است. وقتی به ایده‌های تصویرسازی‌مان نگاه می‌کردیم، روی مشخص کردن آن «ضرورت‌ها» تمرکز می‌کردیم، مثلاً خطی را انتخاب می‌کردیم و از خود می‌پرسیدیم که آیا تصویر واقعاً به این خط برای خدمت به هدفش نیاز دارد یا نه. آنهایی که نگه داشتیم تصاویر ساده و مینیمال را به ما ارائه کردند. در پایان حتی شروع به کم کردن عناصر کردیم. برای تداعی منظر شهری، فقط از ردیف‌هایی از پنجره‌های روشن استفاده کردیم تا تصوری ایجاد کنیم؛ برای تصویر یک آسمان آبی، یک تصویر واحد. کانتریل در فضای باز تنها چیزی بود که ما نیاز داشتیم. کشیدن چیزی بدون ترسیم واقعی آن بخش کلیدی از لحن و روشی بود که ما به آن دست یافتیم.


ایناول از همه، می‌دانستیم که نمی‌توانیم کل سونی UX را برندسازی کنیم، مگر اینکه بتوانیم همه اجزای اصلی را در کل حوزه اعمال کنیم: نه فقط رابط کاربری، بلکه وب‌سایت‌ها، کتابچه‌های راهنما، و کاتالوگ‌های درون فروشگاهی. به همین دلیل است که ما دستورالعمل‌هایی را ترسیم کردیم که همه چیز را از سیاست‌های اساسی در مورد تصاویر گرفته تا قوانین برای سایر عناصر و یک نمودار جریان استاندارد ارائه می‌کردند، و به طراحان مسئول جلوه‌های بصری برای هر نقطه تماس، چارچوبی منسجم برای کار کردن می‌داد. با این حال، هیچ دو نقطه تماس یکسان نیستند. از میان تمام چالش‌هایی که در ارائه دستورالعمل‌ها با آن روبرو شدیم، یکی از سخت‌ترین چالش‌ها این بود که چگونه ظاهر و احساس تصاویر رنگی را به حداقل پالت کتابچه راهنمای سیاه و سفید ترجمه کنیم. ما دستورالعمل‌ها را با راه‌حل‌های بالقوه بسیاری برای این موضوع پر کردیم: ایده‌هایی مانند تنظیم ضخامت خط تصویر، حذف قسمت‌هایی که برای پیام حیاتی نبودند، و افزودن عناصر در شرایطی که طراحی تک رنگ بیش از حد تقلیل‌دهنده است. چه رنگی باشد و چه تک رنگ، ما کار کردیم تا مطمئن شویم که هر نقطه تماسی دارای لحن و شیوه یکسانی باشد.


علاوه بر ایجاد اجزای اصلی UX، این پروژه همچنین به ترجمه آن تعاریف اولیه به چندین نقطه تماس در مقیاس جهانی بستگی داشت. با توجه به این نقش پیچیده، آیا تیم در تدوین دستورالعمل های لازم با چالش مواجه شد؟


برای کمک به مشتریان برای حرکت به سمت عملکردهایی که به دنبال آن هستند و به قلب محصول – پیام و ارزش درونی – بدون گیج شدن، برسند، ما مجبور شدیم همه چیز را در یک صفحه قرار دهیم. ما باید فراتر از مرزهای سازمانی نگاه می‌کردیم و پیام‌ها را در هر نقطه تماس ممکن هماهنگ می‌کردیم. وظیفه ما ایجاد حالت ارتباطی سونی، واژگان بیان و شیوه بود. به عبارت دیگر، ما قصد داشتیم که چشم انداز سونی UX را برندسازی کنیم.



نوشتن تعاریف
از سونی UX


میازاواپروژه برندسازی UX به اندازه کافی خوش شانس بود که جایزه طراحی خوب 2018 را در رده طراحی راه حل، که بهبود در محیط های تجاری را به رسمیت می شناسد، برد. داوران Good Design با تمجید خود سخاوتمندانه بودند و گفتند که UX از مرزهای عمودی اغلب مشکل‌ساز مشخصه شرکت‌های بزرگ عبور می‌کند تا تجربه کاربری قابل‌توجهی سازگار را ارائه دهد. با این حال، چیزی که واقعاً باعث شد من لبخند بزنم، شنیدن صحبت‌های داوران در مورد چگونگی ایجاد راه‌حلی برای مسئله‌ای بود که بسیاری از شرکت‌های ژاپنی با آن مواجه هستند: «طرح یک هویت واضح در عصر پلتفرم‌های مشترک». محیط کسب و کار در حال تغییر است. شکی نیست که همه چیز پیچیده تر و پیچیده تر می شود. به همین دلیل است که ما از قابلیت‌های طراحی خود برای غنی‌سازی تجربه برند سونی و افزایش ارزش تجربه‌ای که مشتریانمان دریافت می‌کنند، استفاده می‌کنیم.



غنی سازی تجربه برند سونی
از طریق یک UX سازگار

سونی می‌خواست UX خود را با ظاهر بصری ثابتی معرفی کند که برای هر نقطه تماس مشتری اعمال می‌شود. پروژه چگونه آغاز شد؟


دستورالعمل‌ها به صورت دقیق تنظیم نشده‌اند، آنها در طول زمان به تکامل خود ادامه خواهند داد. چگونه امیدوارید که شاهد اجرای آن تغییرات باشید؟


میازاوامن طراحی رابط کاربری (UI) را برای برنامه‌ها و محصولات گوشی‌های هوشمند دنبال می‌کردم، اما همیشه می‌خواستم یک UX شبیه به Sony را به مشتریان ارائه دهم. بسیاری از آن‌ها به آنچه تولیدکنندگان می‌گذرانند مربوط می‌شود: استفاده از اندروید برای گوشی‌های هوشمندشان به این معنی است که سیستم‌عامل‌ها همه یکسان هستند، که به عبارات برنامه‌ها نوعی انطباق سراسری می‌دهد. یا تمایز برند در حال انجام است. برای تولیدکنندگان سخت بود که تجربیات خود را برای استفاده بهینه طراحی کنند.


موریانام تجاری جدید UX در حال حاضر تقریباً در کل تلفن‌های هوشمند Xperia به همراه برخی از رابط‌های کاربری و دفترچه‌های راهنمای تلویزیون‌های BRAVIA® و چندین دوربین دیجیتال وجود دارد. در حال حاضر، ما در حال دست زدن به دستورالعمل‌ها و سایر مؤلفه‌ها هستیم تا بتوانیم UX را از دسته محصولات مصرف‌کننده عبور کنیم و در نقاط تماس محصولات پزشکی و سایر دستگاه‌های حرفه‌ای قرار دهیم. ما امیدواریم که تجمیع منابع و ایجاد یک مجموعه مشترک از منابع، خلاقیت بیشتری را نیز برانگیزد. با ایجاد آرشیوی از تصاویر توسط طراحان سونی و در دسترس قرار دادن تصاویر در محصولات و خطوط منطقه ای، می توانیم محیطی را برای طراحان فراهم کنیم که بتوانند منابع را به اشتراک بگذارند و از یکدیگر الهام بگیرند. این یک فرآیند مداوم است و به تغییر شکل سونی UX برای بهتر شدن ادامه خواهد داد.


وقتی نگاه خوبی به مجموعه محصولات سونی انداختم، متوجه تغییرات زیادی شدم. از آنجایی که هر محصول ترکیبی از عناصر مختلف توسط سازمان‌های مختلف بود، نقاط تماس مشتری – از برنامه‌ها و وب‌سایت‌ها گرفته تا کتابچه‌های راهنما و کاتالوگ‌های داخل فروشگاه‌ها- همه سبک‌های بصری متفاوتی داشتند، چه نحوه استفاده از رنگ‌ها یا لحن و نحوه استفاده از آنها. تصاویر آنها پیام‌ها همگی متفاوت بودند، بنابراین محصولات نمی‌توانستند آنطور که باید با مشتریان ارتباط برقرار کنند. کارایی هم در جایی که می‌توانست نبود. سردرگمی در پیام ها منجر به سردرگمی مشتریان شد. سپس به من برخورد کرد: UI و UX که ما برای برنامه‌ها و محصولات طراحی می‌کردیم، نمی‌توانند به تنهایی مشکلات را برطرف کنند. ما به چیزی با دامنه وسیع تری نیاز داشتیم.


صفحه نمایش محصولات برنامه های کاربردی. وب سایت ها دفترچه راهنما. کاتالوگ های داخل فروشگاه
همه آنها با مشتری و مراکز پروژه برندسازی سونی UX (تجربه کاربر) نقطه تماس هستند.
در دادن یک ثبات بصری به کل دامنه آن تعامل.
از آنجایی که پلتفرم های مشترک همچنان در سراسر چشم انداز نرم افزار گسترش می یابند، هدف اصلی تیم پروژه بود
تا ببینند چگونه می توانند تجربه برند سونی را برجسته کنند و ارزش تجربه را در آن زمینه غنی کنند.
ما با اعضای تیم صحبت کردیم تا بیشتر در مورد هدف و هدف پروژه بدانیم
آنچه طراحان می خواستند از طریق کار خود منتقل کنند.






یک UX جدید در عصر
کالایی شدن محصول


با انتقال نرم افزار به پلتفرم های مشترک،
این روزها ایده کالایی شدن محصول وجود ندارد.
شرکت ها چگونه قرار است
آن تحول در سطح جامعه را هدایت کنید؟
برای یک راه حل،
به پروژه برندسازی UX سونی نگاه نکنید.
Sony Design قصد دارد به افزایش ارزش تجربه در قلب پیشنهادات سونی ادامه دهد.
همه از طریق قدرت طراحی


منبع: https://www.sony.com/en/SonyInfo/design/stories/uxbranding/index.html

بنابراین، یک پالت رنگ کاملاً سونی چگونه به نظر می رسد؟ ما گزینه‌های مختلف را بررسی کردیم و تصمیم گرفتیم که پایه‌ای از سیاه و سفید داشته باشیم، ترکیبی که نوعی سنت در سونی بوده است و رنگ‌های خاص برند محصول به عنوان برجسته عمل می‌کنند. برای مثال، رابط کاربری Xperia™ Smartphones، از یک پس‌زمینه سیاه یا سفید برای ایجاد فضایی شبیه سونی و پاشیدن رنگ‌های Xperia استفاده می‌کند تا نقاط دید کاربران را جلب کند و حرکت به سمت نقاط یا عملکردهایی را که به دنبال آن هستند آسان‌تر کند. . ما نمی‌خواستیم با لهجه‌ها زیاده روی کنیم. ما تصمیم گرفتیم به هر محصول یک رنگ بدهیم تا کاربران بتوانند روی آن تک رنگ قفل شوند حتی اگر رنگ پس‌زمینه تغییر کند. به نظر من، استراتژی رنگ ما واقعاً به UI دید عالی می دهد.


برای فرمول‌بندی یک زبان بصری برای طیف کاملی از نقاط تماس مشتری، تیم ابتدا باید تمام اجزای اصلی کل UX را تعریف می‌کرد: رنگ‌ها، تصاویر و موارد دیگر. چه نوع فرآیند طراحی را برای تحقق آن دنبال کردید؟


موریاپروژه برندسازی UX تماماً در مورد یافتن تعادلی بین پیش زمینه کردن تجربه برند سونی و افزایش قابلیت استفاده بود. با توجه به این هدف، ما بر روی توسعه یک UX با سادگی کار در مقیاس جهانی، چند نقطه لمسی و لمس متمایز سونی تمرکز کردیم. این چیزی است که ما در پایه طراحی UX خود می خواستیم. ما کار خود را با شناسایی تمام نقاط تماس محصول و نگاهی دقیق تر به طرح های موجود آغاز کردیم، طراحان سایت های خارج از کشور خود را درگیر مکالمه کردیم تا یک رویکرد جامع و همه کاره جهانی را در مورد رنگ ها، تصاویر و سایر عناصر اساسی طراحی کنند. طراحی UX.


دستورالعمل های جدید UX برای چیزی فراتر از طراحان است. برای کمک به پرسنل بازاریابی و افراد در بخش‌های دیگر نیز در استفاده از دستورالعمل‌ها، ما باید آن‌ها را تا حد امکان همه‌کاره، بصری و قابل اجرا کنیم. بنابراین اسناد را با نمونه‌هایی برای موقعیت‌های مختلف و نمودارهای ساده و سرراست آماده کردیم. باید ها و نباید ها. تمام آن نکات کلیدی دقیقاً در آنجا وجود دارد، تا جایی که می توان واضح باشد. ما دستورالعمل ها را با طراحان در ژاپن و کشورهای سراسر جهان به اشتراک گذاشتیم تا در مورد هر گونه نگرانی بالقوه در سطح منطقه به منطقه بازخورد دریافت کنیم، فرآیندی که چیزهای زیادی را آشکار کرد. به عنوان مثال، برخی از فرهنگ‌ها برای نشان دادن پوست بیش از حد اخم می‌کنند، بنابراین تنظیماتی را انجام دادیم تا دستورالعمل‌ها را مطابق با آن تنظیم کنیم. ترکیب آن عوامل فرهنگی و اجتماعی به بهتر شدن دستورالعمل ها کمک کرد.



راه حل مسائل اجتماعی،
همه در طراحی


ما همچنین می‌خواستیم به طراحان در ایجاد تصاویر بصری خود برای نقاط لمسی مختلف آزادی عمل بدهیم، نه اینکه فقط یک مجموعه استاندارد از تصاویر را به همه تحمیل کنیم. گرفتن مجوز خلاقیت از طراحان منطقی نیست. به هر حال، آنها محصولات و برنامه های خود را بهتر از هر کس دیگری می شناسند و چگونه آن پیشنهادات را به نمایش بگذارند. آن‌ها می‌توانند احساسات بیشتری را در تصویرسازی‌های خود به کار ببرند، و این ذهن‌آگاهی چیزی است که باعث می‌شود پیام بهتر منتقل شود. با این حال، ما باید یک لحن و روش ثابت ایجاد می کردیم، و این کار آسانی نیست. برای اینکه به همه طراحان اجازه دهیم از الهامات فردی خود پیروی کنند اما همچنان در همان صفحه اصلی باقی بمانند، مجموعه ای ثابت از پروتکل های تصویرسازی و روش های ترسیم را حول یک هسته مشترک از عناصر هندسی مانند دایره ها و خطوط ترسیم کردیم. قطعه دیگر تضمین این بود که تصاویر به راحتی به رندرهای سه بعدی و فرمت های ویدیویی ترجمه می شوند، که ما با تعیین استانداردهای حرکت و تعامل خاص انجام دادیم.


توسط Kenichiro Yoshida

Kenichiro Yoshida